شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

علاقه‌مندي ها

+ هرکجا هستم باشم... آسمان مال من است... پنجره، فکر، هوا ،عشق، زمين، مال من است.... و تــــو...
زائر....
به به...چه شاعرانه...بخصوص قطعه آخرش!!!!!
نظرت توهين بود...متاسفم مجبور شدم پاكش كنم...
بعدی همه 2541 نظر قبلی
لايکاش به کنار.. نظرات رو داشته باش 2550 تاا:D
: دي
+ * موج پيام رساني فداييان ولايت* آقاي خوبم جان من و تمام دوستان پيامرسانيم که شاخه ي *لايک* و *بازنشر*ي در گلدان کوچک اين فيد مي کارند به فداي يک لبخند تو اي پدر مهربان و داناي دنياي آخر الزمان !
*آسمان*
خدا حفظشون کنه... .
احسنتم...
بعدی همه 1343 نظر قبلی
لبيکيا امام مطلق يا ولي مصلح يا عبدعابد يا سيد و شريف يا اباالمطفي يا صالح الدين و القران يا نائب و حيدرحي الامام عصر مهدي صاحب الزمان عج يا مرجع جامع الشرايط تقليد و عالم اسلام و جهان تشيع و آزاديخواه آين الله العظمي الحاج لسيد علي حسيني خامنه اي س ادركني يا قائم الدين و القرران و عنزتي و الصلواتي اجمعين يا رب العالمين حيدريم
+ هوا گرم است و آفتاب داغ نگاهت قفل شده روي سياهي چادرم خوب مي دانم در ذهنت چه مي گذرد اما بدان، من! زير سايه چادرم هست که نسيم و بوي بهشتي بر صورتم مي خورد و اين آفتاب هر چه داغ تر بهاي من بيشتر...
MAHMOODD
يعني اين شما هستيد؟!!!!!!!!!!!
بهتر ازين پيدا نكردم! همه فيلترن! كسي چادر تمام قد خوب داره؟!:دي
بعدی همه 109 نظر قبلی
قبول دارم.اما در شهرهاي جنوبي
بله خب...

*جهادي

*جهادي
عجب حكايتي است اين غربت كه قامت موج را ميشكند!!! رنگ بر روي گل سرخ نمانده و نور چشم ستاره را خاموش كرده است ...اين روزها قلبم از تپش فرو افتاده و نفس درون سينه ام غريبي ميكند گويا عزم سفر كرده از من ميخواهد از اسارت خويش رهايش سازم اما نميداند من مشتاق تر از اويم به اين سفر ليك نميدانم چرا احتضارم اينقدرطولاني شده است !!!
*جهادي
تو از من صبر ميخواهي اما ميداني كه نميتوانم ..... من ياراي مهار اسب سركش اشك در پشت سد پلكهايم را ندارم ...درون سينه ام آتشي پنهان است كه سنگ را آب ميكند چه رسد به دل... در اين روزهاي غريب تو مرا به خاموشي ميخواني اما من نميخواهم از اين حال غريب جدا شوم/ تو ميخواهي داروي تلخ صبر را جرعه جرعه سر بكشم اما از دل من غرق در درياي بي خبر هستي
بعدی همه 38 نظر قبلی
مرصاد
سلام @خواهر جهادى، انشاءالله كه خير باشه :(
*جهادي
سلام ...ان شاالله
+ سلام بر اربعيني که گريه و اشک را بر پهناي صورت جاري مي سازد.سلام بر فراق و داغ‎هاي حضرت زينب(س)، سلام بر مصيبت‎هاي امام سجاد(ع) و سلام بر بي قراري دلهاي آسماني.
سنجش
السلام علي الخدّ التّريب ..سلام بر چهره ي به خاک آلوده
السلام علي الخدّ التّريب ..سلام بر چهره ي به خاک آلوده - سنجش...:( :( :(
+ وقتي *قاصدک و شاپرک* تو آسمون زندگي دست به دست هم دادند... ستاره *دوستي *چشمک زد... *ماه لبخند* زنان نظاره گر ثانيه ها بود... خدا عکسي گرفت به زيبايي يک *رفاقت*... و براي هميشه *لبخنــــــــــــــد مــــــــــــاه*به يادگار موند... *دوسالگيت مبارکـــ ــ ـ ـ ـ ـ *راويِ رفاقت ها،اشک ها و لبخندها...
*کيک تولد دوسالگي وبلاگمون حاصل دسترنج قاصدک:دي متن فيد هم زحمت شاپرک :دي...بفرماييد:)*
مبارکههههههههههههههههههههه
بعدی همه 222 نظر قبلی
*زهرا.م
:)
+ نميدانم شب ها من شاعر ميشوم و تورا غزل باران ميكنم..يا تو بهانه ميشوي و من غزل غزل ميبارم...
آفرين *** عالي بود
مرسي..:)
بعدی همه 15 نظر قبلی
آفرين بر شاعر تصويرگر پيام رسان :) زيبا بود.
:)
+ به مد پوشان بگوئيد: اخرين مد کفن است... ياعلي.
وچقدر زود مد اخر رو بر تن کردي:'(
همه 5 نظر
:(
آخرين مد کفن است
+ نقطه ، سر خط اب بابا نا ندارد .. از بس که دستش پينه بسته نا ندارد
* سميه *
سارا نمي فهمد چرا در بين ان ها ** بابا که از جنگ امده يک پا ندارد// بابا هواي سينه اش ابري ست ، سارا ! ** اما کسي در فکر بابا نيست ، سارا ! // از بس که سرفه کرده ديگر نا ندارد ** اما نميداند دليلش چيست سارا
* سميه *
بابا برايم قصه مي گويي دوباره ** از اسمان از ابر از باران ، ستاره // از عشق مي گويم برايت خوب سارا ** از مردهاي عاشقي که تکه پاره … // … سارا کجايي ديکته … خانم پدر رفت ** از پيش ما ديروز تنها ، بي خبر رفت
بعدی همه 17 نظر قبلی
ي سري از همينايي ک نا ندارن آنچنان شارلاتانايي هستن ک بدتر از خودشون فقط خودشون هستن ...
شما مثل اينكه اين شارلاتانها را خيلي ديده اي !! ... يك بار ديگر به عكس نگاه كني بد نيست ...
+ دوستان عزيز..سلام... فردا شب (5 شنبه،12 ارديبهشت)عروسيه دوستمونه.. محي الدين..معروف به مهندس مکانيک...لايک.@};- ..بازنشر..و تبريک يادتون نره.. چون فردا منم عروسي هستم.... گفتم الان پيام بزارم.@};- ....تا دوستان شرکت کنن@};- ......
تبريك ميگم:)
از طرف داماد ميگم...ممنون......هستي خانم
بعدی همه 245 نظر قبلی
خب خدارو شکر....ايشالا يه سفر ميايم اونور....!
انشاءالله

*ابرار*

+ به نام خدا معاون مدرسه وارد کلاس ميشن! همه ي بچه ها به احترامشون از جا پا ميشن. چه شيرينه شنيدن اين جمله از زبان ايشون: *بي سرو صدا ،وسايلتونو جمع کنين با صف بيايد بريد تو حياط ، معلمتون نيومده* ياد اون دوران بخير از بهترين خبرهائي بود که بهمون ميدادن
*ابرار*
بله درسته.. کلا غيبت معلم، دبير، يا استاد شيرينه !
*ميثم*
از اين خبرها ما نداشتيم-اما دانشگاه استادي داشتيم که کم ميومد سر کلاس
بعدی همه 28 نظر قبلی
واقعا
*ابرار*
حس مشترک همه ي دانش اموزان و دانشجويان!
+ آنان که خاک را به نظر کيميا کنند آيا شود نظري به ما کنند؟
آيا شود كه گوشه ي چشمي به ماكنند؟
بله درست است شما بزرگي كرديد و مرا به خطاي سرزده آشنا كرديد ممنون از توجه و تعلم شما استاد بزرگوار
بعدی همه 426 نظر قبلی
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند آيا بود نيم نگاهي به من کيوان کنند؟آري عشق اينگونه به نقطه عمل رسيده شد زندگي به شکل عاشقانه سخن به ميان کشيد اگر در اين آزمون سختي بس کشيدم ولي امروز حسرتش در دلم باقي موند خدايا يوسفم را پاس بدار از بزرگي ذره اي کم نکن و از ولايتش بر ما طريقتي قرار ده که به يمنش شهادتي در ره ولايت شود نصيب اين دل خون خورده عاشق کيوان سيد مرا ببين دردم آشنا شو يدم را بگير که سردار
تنهايت بس تنها و خسته است
+ ديروز عصر براي خريد مقداري مايحتاج منزل به اتفاق حاج خانم به فروشگاه محل زندگي رفته بوديم که بنده مشغول ديدن قيمت اجناس فروشگاه بودم و جناب فرمانده هم مشغول پر کردن سبد خريد در اين بين زن و شوهر جواني همراه با بچه کوچک 5/6 ماهه شون هم وارد فروشگاه شدن .از همان بدو ورود اين زن و شوهر نميدان چه شد که توجهم به رفتارشان جلب شد براي نگهداري از کودکشان دچار مشکل بودن و مرتب طفل معصوم رو ...
1اين دس و اون دس ميکردن . . يک لحظه ديدم که مادر اون کودک از خانم بنده تقاضا کرد تا لحظاتي بچه اونها رو نگه دارند تا اونها به خريدشون برس حاج خانم ما هم که بچه نديده .اون کودک رو در بغل گرفته و انچنان نوازشي ميکرد که از شما چه پنهان بنده بعد سالها حسادتي عجيب و شگرف کردم . دي . اون زن و شوهر هم در خريد ناشي بودند چون مقداري ماي بي بي برداشته و روي چرخ خريد ما گذاشتند خلاصه مدتي گذشت و ديدم که او
2 زن و شوهر در حال خروج از فروشگاه هستند بنده هم قوه طنزم گل کرده و گفتم برادر بچه تان را فراموش کرديد . که ديدم در کمال وقاحت اون مرد به من گفت مرد حسابي آخر عمري توان بگهداري بچه را نداري چرا بچه آوردي که الان بندازي به مردم!! داشتم شاخ در مياوردم که ديدم نه جدي جدي اونها دارن از فروشگاه خارج ميشن در اين بين حاج خانم بنده که متوجه جريان شده بود تلاش ميکرد که بچه را به مادرش بدهد که با انکار و
بعدی همه 110 نظر قبلی
از دست شما...سلام حاجي...
عليکم السلام .
مهدي فداي مهدي عج!!
رتبه 94
1 برگزیده
657 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top