خدمات گسترش انفور ماتیک |
ساعت 1:55 نصفه شبه همه خوابن خواهر 7سالم اومده تو اتاقم میگه: شادی، دیکته شبمو ننوشتم میگی بهم؟؟
میگم بهش ساعت 2نصفه شبه ها! تا الان کجا بودی؟! میگه: خب کارهای مهم داشتم وقت نشد! میگم: مثلا؟!!! میگه: ناخونامو سوهان می کشیدم لاک میزدم!! من: اون وخ ما دهه شصتی هام 7 سالمون بود. فکر میکردیم اگه 9 دیرتر بخوابیم لولو میاد مارو میخوره!!! اصن من یادمه یه بار داییم ساعت 9 اومد در زد مادرم از پنجره بهش گفت درو وا نمیکنم دیر وقته! داییم برگشت رفت خونه خودشون ! تا این حد یعنی ما مقید بودیم ! [ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:52 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |