جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید استخدام دارید
یارو گفت مدرک چی داری گفت دیپلم
یارو گفت یه کاری برات دارم حقوقشم خوبه . پسره قبول کرد .
یارو گفت : ما اینجا میمون نداریم میتونی بری تو پوست میمون تو قفس تا میمون برامون بیاد ،
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود . پسره توی قفس پشتک وارو میزد از میله ها بالا پائین میرفت . جو گیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره ، داد زد کمک . شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهانش گفت آبرو ریزی نکن ... من لیسانس دارم