خدمات گسترش انفور ماتیک |
نذری دختر همساده
خوش به حال لاکپشت ها حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه
زده آبروی طرف رو ترکونده
باجناق اورجینال به این میگن امروز تو تاکس? نشسته بودم که ?ه معتاد با س?گارش اومد تو ماش?ن جلو نشست …
خانم? که عقب کنار من نشسته بود بعد از چند لحظه با ناراحت? گفت آقا اون س?گار? که م?کش? 30 درصدش به تو م?رسه، 70 درصدش به ما ! معتاده هم با همون صدا? خسته س?گارش رو از گوشه دهنش درآورد و گفت : ب?ا خواهرم، ب?ا، تو بکش تا 70 درصدش به من برسه 30 درصدشم به تو … !!! نترس عمو ..اومده بوست کنه
ببین چه تلاشی میکنه جفتش رو نجات بده ?
موش هم نشدیم
نکتشو گرفتی؟
کسی سنش قد میده اینو یادش باشه؟
همه کارام مونده فردا مهمون دارم
ضعیفه پاشو 2تا چایی بیار به جا این قرتی بازیا
الان داره حال میکنه و میگه مامانم هالیوودی شده
جان مــــــادرت آمپول نزن ......
خلاقیت با کلم
انتظار و توقع هایی که ملت از روحانی دارن
قبول باشه حاج خانوم
بچه که بودم مامانم می گف تو خیابون پفک و چیپس و اینا نخور شاید یه بچه ای ببینه دلش بخواد... یکی نیس همین مطلبو به این دختر پسرایی که سفت همدیگرو بغل می کنن و راه می رن انتقال بده ...
[ سه شنبه 92/4/25 ] [ 2:38 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
هر گلی یه بویی داره چیست؟
. . . . . . . توجیه آقایون برا خیانت به خانوماشون ماشالا عینِ ِ زنبور میخان همه گلا رو بو کنن **************************
بیرون بودم داشتم از کنار یه مدرسه دخترونه رد میشدم همون موقع هم مدرسه تعطیل شد خیلی شلوغ شد وسط یه عالمه دختر بودم تصادفی بابام با ماشین رد شد سرشو از پنجره اورد بیرون داد زد خاک بر سر دختر بازت کنم ! کل دخترا و پدر مادرا زوم کردن رو من ! نزدیک بود بشاشم به خودم ! *************************
روز? دختر و پسر? که همد?گرو دوست داشتن، تو خ?ابون قدم م?زدن که ناگهان ?ک ماش?ن خوشگل ا?ستاد جلوشون . دختره به پسره گفت ببخش?د من م?رم سوار م?شم چون تو ماش?ن ندار?... دختره وقت? رفت جلو تا سوار شه راننده گفت: ببخش?د من راننده ا?ن آقا هستم اومدم دنبالش .......... ****************************
چرا از همون ماده ای که تو شامپو بچه استفاده میکنن که چشمو نمیسوزونه تو شامپویِ ماها استفاده نمیکنن؟؟؟ چشِ ما چشِ سگه؟؟؟ *****************************
با دوس دخدرم نشست?م تو تاکس? رانندهه گفت کجا تشر?ف م?بر?د؟
.دوس دخدرم گفت م?ر?م کفش بخر?م تا موقع پ?اده شدن رانندهه داشت م? خند?د !!
**************************
من همیشه فکر میکردم آناناس درخت داره
**********************
[ چهارشنبه 92/2/11 ] [ 4:39 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
[ سه شنبه 92/2/3 ] [ 11:17 صبح ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید استخدام دارید
[ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 11:4 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:59 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:58 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
امروز در اوج بی پولی به حالت طعنه این اس رو از خوابگاه بعد از یه ماه به مامانم زدم: [ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:57 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:56 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه که خودش بفهمه کی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟؟؟ حروم شد نسلمون از بس به جا گوگل زدیم لخخلمث !
خخخخخخخخخخ من متوجه شدم تازگیا به لطف کیبورد یه زبان جدید یاد گرفتم ! مثلا میدونم : “سشمشئ ناخذه” میشه سلام خوبی ؟ “خن” میشه اوکی ! “ذغث” میشه بای ! [ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:56 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
قانون رانندگی در ایران :
. . . . . . . . . .
. . . اگه تو خَـــری! من از تو خــرتـرم !!! [ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 10:55 عصر ] [ مهدی میرزایی پور ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |